۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

ديده های شخصی از محور راهپیمايی.

حدود 5/30 از انقلاب با اتوبوس به سمت فردوسی راه افتادم و فردوسی پیاده شدم;تا اينجا فقط تعداد بالای مردم در پیاده رو ها و بيشتر از اون حجم زياد يگان ويژه در سر چهار راهها توجه رو جلب ميكرد!(البته اين مسير اصلی نبود)
بعد از فردوسی دوباره با اتوبوس به سمت انقلاب راه افتادم و چهار راه وليعصر پیاده شدم,خيابان وليعصر رو پیاده به سمت بالا شروع كردم,در تمام مسير مردم عليه سانديس خورها غر ميزدن و پچ پچ ميكردن!در ميدان وليعصر برعكس نقاط ديگر,تعداد لباس شخصيها از يگان ويژه بيشتر بود و مثل تونل برای عبور مردم در پیاده رو معبر درست كرده بودن!
از ميدان وليعصر به بالا خيلی شلوغ بود و مردم به شكل غير عادی و خيلی تصنعی خودشون رو به اون راه زده بودن(انگار هميشه از اينجا رد ميشن!) و نيروهای حكومت هم اين رو فهميده بودن و كم كم سر مردم داد ميزدن كه:حركت كن,بدو بدو,وا نيستا,ميزنما!-
نزديكهای پارك ساعی ناگهان صدای سر و صدا و شليك(گاز اشك آور) اومد و جمعيت به سمت پايين فرار ميكردن و سرباز ها هم شروع كردن به حمله با باتون و لباس شخصيها هم چند نفر رو گرفتن!
من هم كه با فشار جمعيت به سمت پایين اومده بودم و البته فرار كرده بودم و ديگه خسته بودم و به سمت خونه راه افتادم...انصافا از 25بهمن جمعيت كم نداشت و به چيزی كه ميخواستيم رسيديم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر