۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

حوادث مهمی که زنجیره ای به وقوع میپیوندند و ما به آنها بی توجهیم!

برخی اتفاقات هستند که ممکنه به تدریج واقع بشن،اما به هم ربط دارند و ما ایرانیها معمولا به اونها بی توجهیم تا زمانی که کسانی توجه ما رو به اونها جلب کنند!
درست مثل قتلهای زنجیره ای؛ تا قبل از قتل فاجعه بار داریوش و پروانه فروهر و پوینده و مختاری اغلب قتلهای تقریبا سیاسی پیش از آن(مثل کشیش هوسپیان مهر و...)به راحتی در صفحه حوادث یا حداکثر در بخش سیاسی روزنامه ها می آمدند و پس از چند روز خبر محو میشد!
اما امروز میخواهم خبری رو یاد شما بیارم که به اون توجه زیادی شد اما در اون زمان به رابطه آن خبر با خبرهای بعدی پی نبردیم؛
اگر یادتون باشه حدود دوسال پیش مردم تهران(خصوصا شرق و مرکز تهران)صدای مهیبی مثل  صدای پرواز هواپیما در ارتفاع پایین رو شنیدند و در بسیاری از سایتها از جمله بالاترین گزارش کردند...پس از چند روز بدلیل فضای سیاست زده ی ایران پس از انتخابات88 این خبر هم محو شد!
اما چیزی که این خبر رو مشکوک میکنه این هستش که مدتی کوتاه پس از این خبر اعلام شد که فرمانده قرارگاه پدافندی خاتم الانبیاء یعنی فرمانده کل نیروهای پدافند ارتش جمهوری اسلامی(امیر سرتیپ میقانی)برکنار و فرد دیگری به فرماندهی پدافند کشور منصوب شده!(این در حالیست که سرتیپ میقانی که دکتری هم دارند در میان ارتشیها بسیار محبوب و مشهور بود)
نکته ی دیگر آنکه همه واقفند که در صداوسیما نسبت به سپاه پاسداران خیلی به ارتش بهایی نمیدهند و معمولا از فرماندهان ارتش در تلویزیون خبری نیست در حالی که از زمان تغییر فرمانده پدافند ارتش این شخص(امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی) بطور مداوم در تلویزیون حضور میابد و مصاحبه میکند!
نکته ی دیگر خبری بود که در همان زمانها پیچید و آن دستگیری برخی از افسران بلندپایه ارتش بدلیل اعتراضات سیاسی بود!(هرچند که این خبر در حد شایعه بود)
و این روزها هم که خبر پیروزی پدافند ایران در مواجهه با پهپاد آمریکایی بر سر زبانهاست!
آیا ارتباطی میان تمام نقل و انتقالات و حوادث در نیروهای نظامی ایران وجود دارد؟!

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

حصر یک "بید" و قتل "باران"

اهل ایرانم
روزگارم خوب است
کاروباری دارم
خرده جانی، سر سوزن نفسی
همه چی آروم است
مردمانی دارم، همگی خوش حالند
و خدایی که جدیدا دور است
آن ورِ ابر سیاه، پشت یک "کوه بلند"

--------------

من مسلمانم؟
قبله ام جای "جنوب غربی"
رو به "مرکز" شده است
جانماز و مهرم،
که به قول "سهراب"
"چشمه" ای بود پر از نور خدا
روزگاریست که "کم سو" شده است

آن "علف" یادت هست؟
که "تکبیرة الاحرام" نمازم میگفت
چند سالیست به جرم رنگش
خشک و بی بو شده است

موج "قد قامت" آن هم چو به "سوم" برسید
پای آن قایق از جنس نظام
به خیالی، خرد و جادو شده است

--------------

چون که وقت آمده تنگ
یا به قول "باران"
چون "قریب است غروب خورشید"
بُگذریم از همه اینها و به اصلش برسیم

من نمازم را جایی میخوانم
که به اصوات خوشم، جمله کوته نگران، همه "به به" گویند
نه که "به به" بلکه "چه چه" گویند


حیرتا! پاک فراموشم شد
که ز احوال وضویم گویم
من وضو با سهمم زِ عدالت گیرم
و عدالت را هم زِ عنایت! گیرم

گر خلاصه کنم این موعظه را
آن چنان که سندش موجود است
من نمازم، همه چیزش، جور است!

--------------

اهل ایرانم
پیشه ام کارگریست
بر سر سفره من
توی آن دیس برنج
جریان دارد "پول"
زیرِ آن "روکشِ از جنس طلا"
جریان دارد "نفت"
مزه اش هم عالیست!
بهر یک قافیه هم
سفره ام خال خالیست

---------

اهل ایرانم
دولتی دارم
بهتر از قبلی ها!
بشکه ای نفت به دوش
می رود شهر به شهر
می کند سفره ما را پر از آن "نفت سیاه"
کار ما نیست شناسایی "راز" دولت
کار ما شاید این است
که به افسوس"بقا"یش و به افسون "مشا"یش باشیم
آن حکایت که "بگم؟" یا که "نگم؟" یادت هست؟
دولت من، ادبش، ورد زبان است امروز

--------------

اهل ایرانم
"اختلاسی" دارم
قدرِ آن "کوه بلند"
که خداوند، خودش می داند
در پسِ پرده یِ آن
قصدِ خیری بودست!
گر نبودست، باز هم، حرفی نیست
در نهایت دو سه جایی "پارتی بازی" شده است
دستِ آن" خیّر" هم، اندکی رو شده است
نگرانی هم نیست!
چند صفری که شود حذف زِ "پولِ مردم"
مبلغش خرده حسابیست به اندازه یِ آن "سهمِ وضو"!

--------------

اهل ایرانم
من نمی فهمیدم
که چرا نیک دلان می گفتند: فعلِ "اصلاحِ درون" مغتنم است؟
حال آنکه در این جا امروز
آمِر و فاعلِ "اصلاحِ درون" محکوم است!
لابد این است دلیلش که خودم یافته ام
"چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید"
نان در "اصلاح جهان" است امروز
چون بساط همه عالم به "زوال" است امروز!

--------------

گر اجازه بدهید
بهر امضای اثر هم دو سه بیتی گویم

اهل زندانم!
خاطرم می آید، در بهاری خرّم
مردمان را دیدم، شهر ها را دیدم.
کعبه و غار حرا را دیدم
و به دنباله ی آن
من قطاری دیدم!، که "سپیدی" می برد
تخم نیلوفر و آواز قناری می برد
خودمانی که بگویم
صوت آن "سید سبزش" دل من را می برد
آن بهار خرّم که به پایان آمد
آسمان گشت "سیاه"
من به "حکمی" ز درونش به برون افتادم
همگی تان دیدید، شایدم خندیدید!
اندکی هم، که ز احوال دلم پرسیدید
چو سکوتم دیدید
پی به احوال غریبم بردید
بُگذریم از دیروز
"پشت سر نیست فضایی زنده"
"پشت سر خستگی تاریخ است"
فکر فردا بکنیم
و قطاری که روان است هنوز
بِگُذاریم که امّید هوایی بخورد

--------------

همه اینها گفتم
بعد صد خط
بقیه را درِ گوشی گویم

"پیرمرد نقاش" را یادت هست؟
آن که میخواست قفس را شکند با "قلم" اش؟
و به آواز "کلامش" همه آزاد کند
آن شقایق، که در آن زندانیست
تا ز انفاس خوشش
دل تنهایی مان تازه شود
چه خیالی، چه خیالی، ... می دانی؟
چند روزی
قفسی ساخته اند بر بدنش

--------------

... صبر ...
در بهاری ...
...علف ... ...
پی قد قامت ...
... بر می خیزد
آن قفس ...
و قطاری که ...
... شهر به ...
از قدومش ...
... شقایق ...

اهل ایران باشی
و دل ات، پُر باشد!
اندکی گر تو تأمل بکنی
جایِ خالیِ سخن، پُر کردن
کار دشواری نیست

--------------

آری،
شرح حالم این است

حمله یِ "کاشیِ مسجد" به "نماز"
قتل "پروانه" به جرم "پرواز"

جنگ خونین "انار" و "دندان"
چشم "نرگس" و "نگاهی نگران"

حصر "یک بید" و قتل "باران"
قطع یک شعر زِ ترسِ زندان!

منبع :سپید و سیاه

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

نگذاریم دوباره با رای هایمان پز بدهند!

از قدیم گفتن:چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!
اگر میخواید که دوباره بعد از انتخابات حس تحقیر وناامیدی به آینده رو تجریه کنید و شعار "رای ما رو دزدیدن...دارن باهاش پز میدن"رو فریاد بزنید(خود من یکی از اونهایی بودم که این شعار رو میدادن)،حتما تو انتخابات شرکت کنید!
اگر هم که میخواید یک گام،هرچقدر هم کوچک برای اعتلای ایران بردارید تنها راهش افزایش فشار روی حکومت برای دادن حق مردم هست؛و این موضوع فقط با افزایش صدای قهر مردم با انتخابات انجام میشه،
دو راه بر سر راه حکومت وجود داره:
1.باز نکردن فضا و برگزاری انتخابات بدون حضور کاندیداهای واقعی برای نمایندگی ملت(که مطمئنا با عدم حضور ما مواجه خواهد شد)
2.باز کردن فضا و تحقق یافتن شروط خاتمی(آزادی موسوی و کروبی و باقی زندانیان سیاسی-انتخابات آزاد-...) که میتواند بخش بزرگی از مردم رو به پای صندوق بکشونه(البته با آزادی موسوی و کروبی شاید اتفاقات غیر قابل پیش بینی بیافته که مسیر رو تغییر میده)
*در مورد گزینه دوم شاید بسیاری از دوستان در فضای نت مخالف باشند،اما در جامعه داخل ایران شرایط متاسفانه فرق میکنه؛در ایران با کمی باز شدن فضا و داغ شدن رقابت میان راستیها و خط امامیها،مردم به وجد اومده ودوباره حضور میلیونی مردم رو در انتخابات خواهیم داشت.

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

ديده های شخصی از محور راهپیمايی.

حدود 5/30 از انقلاب با اتوبوس به سمت فردوسی راه افتادم و فردوسی پیاده شدم;تا اينجا فقط تعداد بالای مردم در پیاده رو ها و بيشتر از اون حجم زياد يگان ويژه در سر چهار راهها توجه رو جلب ميكرد!(البته اين مسير اصلی نبود)
بعد از فردوسی دوباره با اتوبوس به سمت انقلاب راه افتادم و چهار راه وليعصر پیاده شدم,خيابان وليعصر رو پیاده به سمت بالا شروع كردم,در تمام مسير مردم عليه سانديس خورها غر ميزدن و پچ پچ ميكردن!در ميدان وليعصر برعكس نقاط ديگر,تعداد لباس شخصيها از يگان ويژه بيشتر بود و مثل تونل برای عبور مردم در پیاده رو معبر درست كرده بودن!
از ميدان وليعصر به بالا خيلی شلوغ بود و مردم به شكل غير عادی و خيلی تصنعی خودشون رو به اون راه زده بودن(انگار هميشه از اينجا رد ميشن!) و نيروهای حكومت هم اين رو فهميده بودن و كم كم سر مردم داد ميزدن كه:حركت كن,بدو بدو,وا نيستا,ميزنما!-
نزديكهای پارك ساعی ناگهان صدای سر و صدا و شليك(گاز اشك آور) اومد و جمعيت به سمت پايين فرار ميكردن و سرباز ها هم شروع كردن به حمله با باتون و لباس شخصيها هم چند نفر رو گرفتن!
من هم كه با فشار جمعيت به سمت پایين اومده بودم و البته فرار كرده بودم و ديگه خسته بودم و به سمت خونه راه افتادم...انصافا از 25بهمن جمعيت كم نداشت و به چيزی كه ميخواستيم رسيديم.

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

گور بابای مشايی...٢٢خرداد رو عشقه!

همه با هم:گور بابای مشايی و احمدی نژاد و تمام همپالگیهاشون!
اصلا ارتباطی به ما نداره...غلطی كه خودشون كردن,حالا هم خودشون حل كنن,به مردم هيچ ربطی نداره!
مردم فقط به فكر ٢٢خردادن كه ببينن چطوری ميشه يه حال اساسی به آقايون داد:)
يه تقاضا هم از بر و بچه های اطلاعات و سپاه كه دارن اين رو ميخونن;لطف كنيد به ميرحسين و كروبی بگيد "خودتون رو آماده كنيد...فرزندان سبزتون دارن برای ديدار آماده ميشن!".

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

دو کلام حرف حساب با گردانندگان شورای هماهنگی!

عزیزان باهوش و خوشفکری که این شورا را اداره میکنید!
آیا حواستون هست که با تصمیمات مسخره و نابخردانه ای که تا بحال گرفته اید و بواسطه نامی که یدک میکشید و تاثیری که دارید چه بر سر جنبش سبز عظیم ملت ایران آوردید؟!
پس از سه شنبه های اعتراض که مایه تمسخرمان در کیهان و رجانیوز شد و انرژی جنبش رو تخلیه کرد...حال که دوباره به روزهای سرنوشت ساز نزدیک میشویم و با فوت مرحوم سحابی و شهادت جانسوز هاله ی سبزمان جنبش به تکاپو افتاده،باز با اطلاعیه ای نسنجیده و با عجله آبروی جنبش و پیروزی آنرا در معرض خطر قرار داده اید!
گاهی فکر میکنم که چند نفر انسان بدون شم سیاسی قوی و بی تجربه این شورا رو اداره میکنند!
آقایون،خانمها راهپیمایی سکوت مال زمانی بود که رای ملت را دزدیده بودند...با چه زبانی بگوییم امروز شرف و آبرو و تمام هست و نیستمان ربوده شده!شما رو به خدا این جمله بالا رو متوجه میشید؟!
میرحسین و کروبی در حصرند!میفهمید؟!
مردم خودشون در حال اتحاد و تصمیم گیری در این موردند،در آخر هم تصمیم نهایی در سایتهای سبز یکی میشود!
راستی این تز ولیعصر تا ونک رو خیلی ناشیانه ارائه کردید!چه اتفاق شایان ذکری میتواند در این خیابان بیافتد؟!نه منزل موسوی به آن نزدیک است نه کروبی!نه محل خوبی از نظر دررو برای معترضین است!اگر میدانید که چه اشتباهی کرده اید این اطلاعیه را پس بگیرید،خواهش میکنم!

مردم کجایید؟...هاله سبز میهنمان را خاموش کردند!

در روزی که به شب میماند و عزت ایران را تشییع میکردیم...نامردمان بی بدیل تاریخ این سرزمین هاله سبزی که برایمان مانده بود را هم خاموش کردند!
ایران به ویرانه ای تبدیل شده و ملت شریف و شهیدپرور ایران با لبخندی تصنعی سر تعظیم در برابر زورگویان فرود آورده و چون  از آنان دور شد!غرغرکنان با لحنی تهوع آور میگوید:اشکال نداره...خدا بزرگه...درست میشه!
لعنت به ما!...لعنت به ما که به نظاره نابودی و غرق شدنمان نشسته ایم!
چه خوب شد که ایران عزتش و هاله سبزش را به بهترین امانتداران سپرد و بعد غرق خواهد شد!چه خوب که عزت ایران در دستان بی خیر ما نماند!
فقط همین!...همین!

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

تیم مشایی و احمدی نژاد در نیمه خرداد به دنبال چه چیزیست؟!

بعد از پرسش و پاسخ مهدی خزعلی با خبرنگاران سبز و توضیحات بیشتر وی در مورد اتفاقاتی که بطور سربسته در مورد نیمه خرداد پیش بینی کرده بود!و گفته بود که این اتفاقات تمامیت ارضی ایران رو در خطر قرار خواهد داد...یک حالت انتظار اعصاب خورد کن شکل گرفته که؛بطور عجیبی از فاش شدن ریز آن در همه جا جلوگیری میشود(میخواهند بدانیم که چیزی هست اما نباید بدانیم که چه چیزی هست)!
امااستاد عبدالله شهبازی،مورخ باسابقه کشورمون در این مورد بحثهای بسیار خوبی رو با مخاطبانش در صفحه فیسبوک شخصی خود برقرار کرده که بسیار سودمند و پرمحتوی هستند.
ایشان در کامنتی ذیل پستی با عنوان((از گلدبرگ تا مشایی:نیمه خرداد چه خواهد شد؟))نوشتند که:
"دیشب یکی از دوستان که با یکی از فعالین تیم رسانه ای مشایی دوست قدیمی است، گفت فرد فوق تلفنی به وی گفته: نیمه خرداد همه چیز عوض خواهد شد."
و در کامنت بعدی:
"به راستی، اینها منتظر تحولی هستند. عجیب است."
 در ادامه به چند خبر در سایتهای اصولگرا نگاه کنیم و عمق ترس  از اتفاقی که شاید! بیافتد را ببینیم(البته شرط عقل احتیاط است):
به گزارش سایت الف "ليدر جریان انحرافی: تا 1 رجب سکوت کنید"

آینده نیوز:جریان انحرافی منتظر حادثه ای بزرگ در یك ماه آینده است!
 ندای انقلاب:توصیه های لیدر اعظم جریان انحرافی به اعضای فرقه!
همچنین پیشنهاد میکنم در پایین به مطالبی در این مورد که از آقای شهبازی منتشر شده و بحثهایی که در فیسبوک انجام شده نگاهی بیاندازید:
از گلدبرگ تا خزعلي و مشايي: نيمه خرداد چه خواهد شد؟!
حوادث جاري عجيب ولي بسيار جدّي است!
استاد عبدالله شهبازی بدلیل نگارش کتاب «زمين و انباشت ثروت: تکوين اليگارشي جديد در ايران امروز» و افشاگری در مورد زمین خواری و فساد در شرف بازگشت به زندان در هفته آینده هستند مگر اینکه با رای نهایی رییس قوه قضاییه تبرئه شوند و حق به حقدار برسد.

۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

سوتی و پخش نام میرحسین موسوی در شبکه یک(سوم خرداد1390)!


3خرداد حول و حوش ساعت 5.30 بود که زدم کانال یک دیدم داره نماهنگی از سرود ممد نبودی رو پخش میکنه...چون خیلی این سرود رو دوست دارم نشستم کامل ببینم،که یکهو شنیدم گفت:
موسوی آمد پی تو...
راستش از قبل میدونستم که اولین بار این سرود پس از فتح خرمشهر و ورود موسوی به مسجد جامع خرمشهر توسط یک نفر(کویتی پور در بازخوانی این قسمت رو سانسور کرده!)خونده شده،اما فکرشم نمیکردم که توی تلویزیون پخش شه!
در پایین هم قسمت کوتاه شده بدست خودم(که البته صداش کمی خراب شده)در یوتیوب هست و هم لینک آرشیو صدا و سیما!


لینک نمایش فیلم از آرشیو سیما(از زمان 11:50به بعد رو ببینید)

ناصر حجازی مثل آیت الله منتظری با افتخار رفت و اسطوره ماند...

این سرنوشت کسانی هست که به مردم و آنچه مردم میپسندند احترام میگذارند...همانطور که آیت الله منتظری اسطوره سیاسی و آزادیخواهی این ملت شد و با شکوه و افتخار این دنیا رو ترک کرد،ناصر خان حجازی هم اسطوره ورزشی و اخلاق و همراهی مردم شد و خواهد ماند!
مردم ما چه اهل فوتبال باشند چه نه! وچه استقلالی باشند چه نه!این اسطوره را به خواطر سر خم نکردن در مقابل قدرتمندان زورگو دوست داشته و دارند و همچنان دوست خواهند داشت...او در قلب ما سبز و ماندگار شد.
روحش شاد.

۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

قضیه حاجی شدن یک سری بسیجی تازه کار!

یه سری بسیجی میرن مکه،تا وارد مسجدالحرام میشن و پارچه سیاه روی کعبه رو میبینن شروع میکن به سینه زدن و دور کعبه میچرخن و داد میزنن:
وای خدا کشته شد!..وای خدا کشته شد!

تجمع جنبش سبز در ورزشگاه حیدرنیا...یادش بخیر!

 آی آزادی...سلام
احمدی بای بای...احمدی بای بای
خداحافظی میکنیم؛
آی روزهای تاریک...خداحافظ
خانه سیاه...خداحافظ
یاس و ناامیدی...خدا حافظ
آی امپراطوری دروغ...خداحافظ

فیلمی که با دوربین گوشی خودم از تجمع جنبش سبز در ورزشگاه حیدرنیا گرفتم و بالاخره تونستم که آپلودش کنم!
ببینید و از اتحادی که داشتیم لذت ببرید!البته حسرتش رو نخورید...حتما روزهایی از اون بهتر در انتظارمون هست،کما اینکه 25خرداد 88 رو داشتیم...اون روز نزدیکه!
19خرداد1388-ورزشگاه حیدرنیا-تهران

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه

خردادی از جنس خرداد1368...!

طبق خبر موثقی كه بهم رسيده:
حال آيت الله خامنه ای رو به وخامت گذاشته و بيماریهای ايشان بخصوص سرطان طهال يا پرستات(شك دارم كه كدومشونه) به شدت اد(od) كرده!
از اين خبر تمام نمايندگان و سياسيون و بيشتر خبرنگارها خبر دارند!
گويا پزشكان عمر ايشان را كمتر از 2هفته ديگر حدس زدن!
نظر شخصی:احتمالا موسوی و كروبی و زندانی های اصلاحطلب آزاد بشن;ميگن ايشون اعلام كرده كه فعلا همه به دستورات آقای هاشمی عمل كنند تا رهبر بعدی تعيين بشه!
دوستان;خواهشا از فوت ايشون خوشحال نشيد!جنگ قدرتی كه بعد از اين حادثه ايجاد ميشه ميتونه ايران رو به فنا بده و با روی كار اومدن تندروها با اين خواب خرگوشی ما(جنبش سبز) احتمال اعدامهای گسترده معترضين و بخصوص ميرحسين و شيخ شجاع ميره!
پس فكرهامون رو بزاريم رو هم برای حفظ ايرانمون!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

يه سرود قديمی بينظير برای یادآوری مسیر سبزمون!

از ديشب تا حالا از گوش دادن اين سرود خسته نميشم!من رو یاد شهداء سبزمون میندازه!
حجمش خيلي كمه،دانلود كنيد و گوش كنيد،كه بعدش با تمام قدرت با ياد شهدائمون ميخوايم بريم تهران رو سبز كنيم!
دانلود سرود شهید
متن سرود:
شهيد،شهيد،شهيد/
راه تو افتخار/
نام تو ماندگار/
عزتت پايدار/
مرگ سرخت/
خروش روزگار/
*
ای غمت جاودان/
در دل عاشقان/
خون تو در جهان/
ميكند گلفشان/
هر بهار،هر بهار/
*
تا محو دشمن/
ای همره من/
ننشينم از پا/
عزم تو يارم/
ره ميسپارم/
تا فتح فردا/
*
ای زنده ياد/
با توام قرار/
در سپيده ی/
اولين بهار!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

آقای خامنه ای خبر دارید؟!...

اگر خبر ندارید ميتوانيد از جادوگر مخصوص رئيس جمهور نور چشميتان بخواهيد كه برايتان پیشگويی كند!...پيشگويی كند كه وقتی دستان ما؛اهالی فتنه سبز به ميله های سر بن بست اختر برسد با آنها چه ميكنيم؟!
حوصله صبر كردن نداريد؟!...باشد!من به شما ميگويم،ما خوب معنای صبر را بلديم:
وقتی دستمان به آن ميله ها برسد،آنها را چنان ميشكنيم،چونان كه استخوان ديو استبداد برای هميشه شكسته شده!سپس سبزترين مرد ايران را تا ميدان امام حسين و از آنجا با سكوت به ياد نداها و سهرابهايمان تا ميدان آزادی بر دوش ميكشيم!نه بخاطر اينكه از او بت بسازيم,فقط به اين خاطر كه دوستش داريم و دوستمان دارد!
راستی ميدانيد در ميدان آزادی چكار ميكنيم؟!
بله،اينبار درست حدس زديد؛تا زمان آزادی كامل ايران عزيزمان در اين خيابان های پرخاطره ميمانيم و با تمام وجود فرياد ميكشيم:
مرگ بر ديكتاتور.
آن روز نزديك است...

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

جای خالی لینکهای 1000امتیازی سبز در بالاترین!

من نزدیک سه ماهه که تو بالاترین عضو شدم،اما  از عید سال 88 با بالاترین آشنا شدم و از اون موقع بیشتر وقتم رو در نت تو بالاترین میگذرونم؛چون احساس میکنم هر اونچه که من در دنیای مجازی احتیاج دارم معمولا تو بالاترین لینک میشه!
اما این پست رو نوشتم تا از دلتنگیم برای لینکهایی بگم که در دوران انتخابات داغ میشدن و مثلا 500،800 یا 1000 امتیاز میاوردن و تو باکس "بهترین لینکهای امروز"  چشم رو نوازش میکردن...بعد تازه وقتی وارد بخش نظرات میشدی،کامنتها یه دنیای دیگه ای داشت!اصلا بیشتر وقت من با خوندن کامنتها و لذت بردن از اونها سپری میشد!...واقعا دلم برای اون بالاترین تنگ شده:(

اما خیلی وقته که این اعتبار بالاترین به بازی گرفته شده!...من به شخصه تمام تلاشم رو کردم که تو این دو ماهه از عضویتم چیزهای مسخره یا بهتره واضح بگم؛چرت و پرت رو لینک نکنم!حس میکنم خیلی ها(بخصوص کاربرهای قدیمی) در مورد این اعتبار تعصب دارن،این قضیه رو در مخالفت و منفی دادنهای این کاربرها به لینکهای مزخرف میتونید ببینید!

کاش یه حرکتی مثل موجی که برای 25 بهمن به راه افتاد و بیشتر کاربرها از فرستادن لینکهای نامربوط یا حداقل از داغ شدن این لینکها جلوگیری کردن برای ایام اعتراضات گسترده مثل 22 و 25خرداد و حتی همین اعتصابات دانشجویی پیش رو ایجاد میشد!(البته لینکهای سرگرمی با مزخرف خیلی فرق داره)
مطمئنم اگر کاربرهای قدیمی حرکاتی مثل این رو آغاز کنن هم در اعتراضاتمون موفقتر میشیم(چون الان بیشتر مردم برای دسترسی به اخبار لحظه ای به بالاترین مراجعه میکنن) و هم اینکه اعتبار بالاترین گسترش پیدا میکنه و میتونیم دوباره شاهد لینکهایی با امتیازات بالا باشیم.
به امید پیروزی جنبش آزادیخواهانه سبزمون.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

نماهنگ ایران سبز برای يادآوری حصر دو يار باوفای جنبش و ادامه تبليغ 25خرداد.


مزد دستم،سهم دستان تو***بلوای تو سهم دستان من
خشكيده بر سفره ننگ تو***نان فرزندان من
خشم و وحشت سهم چشمان تو***اشك و حسرت سهم چشمان من
ريزد با تيغ جلادان تو***خون همراهان من
سايه شومت را خواهم زدود،از چهره ميهنم***شعر رهايی را خواهم سرود،با بزم جان و تنم
روزی دوباره بر لبهايمان،لبخندی خواهد نشست***سقف شب ظلم و تاريكی را،مشتمان خواهد شكست
اينك مجال آه و ناله نيست***مرگ ستم خواب و افسانه نيست
سرنوشتم را برمي گزينم***خفتن راه چاره نيست
ايران سبز خون فردای ماست***لبريز از شور سهراب و نداست
گر،بر خروشم غم فائق شود***نفرين بر نامم رواست
تير و زنجير و باتون و قفس***ز آتشم خاكستر است
چون برخروشيم و دريا شويم***پیروزيم ای هم نفس
گر در خيابان جانم پر گشود***بگذر با شور،از تنم
از خاكم،سبزه ها قد ميكشند***اين زمين سهم من است
(شعر از نماهنگ ايران سبز)

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۳, سه‌شنبه

حضور پر رنگ F-14 ها و ميراژ F-1 های نيروی هوايی در پایگاه شكاری بوشهر!

بر اساس مشاهدات شخصی يكی از دوستانم از بوشهر:
حضور پر رنگ F-14 ها و ميراژ F-1 های نيروی هوايی در پایگاه شكاری بوشهر!
گويا خطر ايندفعه جديه!...مثل اينكه اسرائيل ميخواد زهرشو بريزه!...خدا كنه خلبانهای وطن پرست ميهنمون هر تجاوزی به خاك پاك ايران رو بهمراه نيروهای پدافند تو نطفه خفه كنن(هر چند با اين هواپیماها تقاضای غير منصفانه ايه!).
واقعا حيفه كه زحمات و هزينه های چندين و چندساله كشورمون توی نيروگاه بوشهر در چند ثانيه از بين بره!
(يه صحبت كوچولو هم با مدافعين حمله به ايران:من و خيلی از بچه های داخل ايران تماميت ارضی ايران رو در هيچ شرايطی,هيچ شرايطی! با هيچی عوض نميكنيم!بنابر اين هر نامردی بخواد به اين خاك نگاه چپ بكنه بايد از روی جنازه ما رد شه!تو اين قضيه به چپ و راست و خامنه ای و موسوی هم كار نداريم!(اگر قرار به جنگ باشه,سياست رو ميگذاريم برای بعد از نجات ايران)...اينو ميدونستيد كه كمتر از ده تا كشور بهمراه ايران تو دنيا هستن كه بنا بر اطلس سياسی جهان داراي قدمت تاريخی توی استقلالشونن!(استقلال با اشغال نشدن فرق داره)...خيلی بايد آدم نامرد باشه كه راضی باشه توی اين قدمت خدشه وارد شه).

برای 25خردادی پرشکوه...باید اعتصابات دانشجویی رو گسترش بدیم!

برای یه 25خرداد پرشکوه باید از الان دست بکار بشیم...تا تنور دانشگاهها داغه باید نون اعتصابای پی در پی رو بچسبونیم!
برای اینکه جامعه پتانسیل یک تظاهرات گسترده رو داشته باشه باید از الان برای ملتهب کردن جو و تبلیغ روز تظاهرات اصلی (25خرداد) اقدام کنیم!
باید خدا رو شکر کنیم که این جو ملتهب خود به خود با اختلافات اصولگراها داره گسترش پیدا میکنه...مطمئن باشید با یک تظاهرات کوچیک میشه مردم رو میلیونی به خیابون کشوند:
تجربه قبلی به من نشون داده که ما ایرانیها خیلی سریع جوگیر میشیم...باور کنید توی تظاهراتهایی مثل 13آبان یا روز قدس اولش 10 تا 15 نفر بیشتر نبودیم،بعد اینکه بلند شعار میدادیم ناگهان ملت از پیاده رو ها ریختن تو خیابون...در مورد 13آبان که اصلا من نفهمیدم یکهو چی شد!دیدم جمعیت انقدر زیاد شده که موجش داره من رو میبره...
خلاصه موقعیت خوبی داریم که تمام این کم کاریمون رو بعد از 25بهمن به علاوه روز کارگر جبران کنیم!
دانشجوها رو تنها نگذاریم!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

منفورترین آهنگ در بین ایرانیان!

این آهنگ مطمئنا امروز منفورترین موزیک بین مردم ایرانه!
موزیک متن فیلم ترن،ساخته مجید انتظامی هنرمند و آهنگساز برجسته کشورمون...ولی بخاطر استفاده هایی که چندسال اخیر،از این آهنگ توی صداوسیمای میلی شده به یکی از منفورترین آهنگها بین مردم تبدیل شده!
اگر هنوز یادتون نیومده که چه آهنگی رو میگم،میتونید این پایین دانلود كنيد,ازش لذت ببرید و خاطرات بدتون رو مرور کنید: 
http://www.mediafire.com/?lgw16ouvxwhilnv

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

آی مردم,وای بر فردايمان***دسته گلها ميروند از يادمان

ای بابا,انگار اصلا ماها تو باغ نيستيم!
حدود سه ماهه كه ميرحسين و كروبی تو حصرند!نميدونم چی شد كه ما اينجوری شديم?!
حس ميكنم تو بازی ای كه حكومت ميخواست وارد شديم و باختيم,اين بازی چیزی نبود جز طبيعی كردن قدم به قدم حبس يا حصر اونها برای مردم.حالا كه ديگه كار از كار گذشته!ولی بايد به اين آقايون بفهمونيم كه مردم پپه نيستن!
اول روز كارگر بعدشم 22 و 25 خرداد.
فرصتو از دست نديم و از همين امروز برای در آوردن پدر اينها تبليغ كنيم!
خواهشا ديگه بيخيال اين جنگ ا.ن و آقای خامنه ای هم بشيد وگرنه بزودی حسرت اين موقعيت رو ميخوريم!اگر بي تفاوت از كنار اين قضايا بگذريم اين اختلافات به يه بازی برد-برد برای ما تبديل ميشه.
يالا ديگه,شروع كنيد!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

آيا ميدونستيد اسم احمدی نژاد مراد بوده?!

چون آب نطلبيده بوده!
روايت هست كه والدين ايشون از وسايل بهداشتي نامرغوب براي جلوگيري استفاده كرده بودن!به همين خاطر براي احترام به ادبيات فارسي نام ايشون رو مراد گذاشتن كه بعدها خود آقاي احمدي نژاد نامشون رو به محمود تغيير دادن.

پينوشت:يه ضرب المثل قديمي هست كه ميگه:آب نطلبيده مراده.

آقایون؛شماها مسئولید،مسئول!

امروز شهرک صنعتی شهریار یه کاری داشتم،رفتم میدون آزادی که ماشینهای شهرک صنعتی رو سوار شم، سوار ماشین یه غول بچه(منظور:هیکل درشت) شدیم و یه آقایی جلو نشست،من و یک آقای دیگه هم عقب(راننده یه مسافر دیگه میخواست که آقای جلویی گفت من حساب میکنم)...خلاصه راه افتادیم و یه کم که از آزادی فاصله گرفتیم یه دختری کنار جاده واستاده بود،گفت:سر ایران خودرو...راننده زد زیر ترمز و گفت:خواهرم از اینجا که سخت میبرن،بیا بالا من تا یه جایی برسونمت...راه افتاد و سر یه خیابونی اون خانوم رو پیاده کرد و گفت:همینجا بگو ایران خودرو میرسوننت!
تا دختره پیاده شد این راننده همینجوری از پشت بهش نگاه میکرد...یکهو(خیلی پوزش میخوام) گفت:عجب گوشتی بود!و راه افتاد.
من هم ناخودآگاه گفتم:خواهرت بود که؟!
یکهو زد روی ترمز و پیاده شد اومد منو پرت کرد پایین و گفت:پاشو برو گمشو بینیم بابا....!(بقیش گفتن نداره)
خلاصه همینجوری که تا آزادی پیاده برمیگشتم(اصلا بیخیال شهرک صنعتی شدم!) داشتم با خودم فکر میکردم که چه بلایی سر بچه هایی اومده که یه زمانی از لقمه هاشون برای جبهه های جنگ میزدن و اون لقمه ها رو به جبهه میرسوندن حالا بزرگ شدن ببین به چه روزی افتادن از تدبیر این نامردها!
خدا ازتون نگذره که این مردم رو به این روز انداختید...اون پسر تقصیری نداره!همش تقصیر شماهاست،شماهایی که فقط به فکر قدرتید بدونید که مسئول این وضعیت شمایید!

انقلاب يا اصلاح؛مسئله اينست!

به نظرم بزرگترين اختلاف سبزها هر چند كه بعصيها رو نميكنن(بيان نميكنن) بر سر نتيجه جنبش سبز هست،بر اين اساس ما به گروههاي زير تقسيم ميشيم:
-1كسانی كه فقط و فقط به دولت كنونی معترضن و عقيده دارن كه در انتخابات تقلب شده و ميرحسين بايد رييس جمهور ميشد و آيت الله خامنه اي رو به عنوان ولی فقيه قبول دارن.
-2كسانی كه قانون اساسی رو قبول دارن و عقيدشون اينه كه بايد تمام اصول اون انجام بشه و براساس همين قانون اساسی،رييس دولت كنونی توسط مجلس و آقای خامنه ای توسط مجلس خبرگان بايد بركنار شوند(اين دسته ولايت فقيه رو قبول دارن اما ولی فقيه حاضر رو قبول ندارن)
-3كسانی كه اعتقاد دارن بايد به قانون اساسی اوليه انقلاب و حال و هوای ماههای ابتدايی انقلاب برگرديم كه در اون شرايط بسياری از گروههای سياسی در ميدان سياست حضور خواهند داشت و كم كم بايد قانون اساسی هم اصلاح سپس به رفراندوم گذاشته بشه.
-4كسانی كه اعتقاد دارن جمهوری اسلامی پتانسيل اصلاح رو نداره و اين نظام به كلی بايد سرنگون بشه و بر اساس يك رفراندوم نظام سياسی آينده انتخاب بشه.
اما به نظر من كسانی كه در ايام انقلاب حضور داشتن ميدونن كه در ماههای ابتدايي انقلاب و حتی تاسال 60 در ايران يك دمكراسی نسبی و خوب برقرار بود
به نظرم بايد حجاب,نحوه پوشش و فعاليتهای سياسی تا جايی كه به حقوق ديگران تجاوز نكنه كاملا آزاد باشه.
بر اين اساس من خودم رو جزء دسته سوم ميدونم و عقيده دارم انقلاب در شرايط كنونی تماميت ارضی ايران رو در خطر قرار ميده.ما ميتونيم كم كم اصلاح قانون اساسی رو بعد از پيروزی شروع و در اون همه پرسی ده ساله ای(هر ده سال يكبار) در مورد نظام سياسی رو بگجونيم!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

بی تفاوت به جنگ كودتاچیها...يك گام ديگر سبزها تا پيروزی;روز كارگر!

اختلافات كودتاچيها چه جنگ زرگری باشه,چه واقعی...هيچ فرقی به حال ما نميكنه!در واقع در مسير ما تاثيری نداره;چون اگر ما راهمون رو درست بريم,اين اختلافات در هر صورت به نفع ما تموم ميشه!
پس وقتمون رو هدر نديم و با افزايش آگاهيهای سياسی و اجتماعی مردم,از روز جهانی كارگر يه 22خرداد زودرس بسازيم!
يادمون نره كه فعاليتهای خارج از دنيای مجازی بسيار تاثيرگذارتره!
همه با هم,روز كارگر;مرگ بر ديكتاتور

امروز خونه احمدی نژاد چه خبر بود؟!

تصویری از منزل دکتر احمدی نژاد؛پیش از ظهر امروز!





همچنین امروز آقای دکتر محسن رضایی که به عنوان دستمال نظام انتخاب شده اند،برای دلجویی به منزل دکتر احمدی نژاد رفتند که گزارش تصویری این دیدار را در پایین میخوانید:
-در بدو ورود دکتر رضایی،آقای احمدی نژاد برخواستند و گفتند:ای بابا...باز این اومد!مرتیکه دستمال!



-آقای رضایی فرمودند:با من بودی؟!...آقای دکتر من اومدم بحران رو حل کنم...!



-آقای احمدی نژاد گفت:ببین منو عصبانی نکنا...خونت رو میریزما!...پاشو برو گمشو!


آقای احمدی نژاد در ادامه:ببین! اگه بخوای زیاد زر بزنی،دهنتو قشنگ انقدر جر میدم!



-دکتر رضایی:تو خون منو میریزی؟!...میدونی من بچه کجام فسقلی؟!


-احمدی نژاد در حالی که چاقوی دسته زنجانش رو در آورده بود گفت:هاااااااااااای میکشمت...تو میخوای بحرانو حل کنی؟!‏



-در این لحظه آقای رضایی پا شدن و فرمودن:خیلی خوب...جواب آقا رو هم پس خودت میدی!ما که رفتیم!

-احمدی نژاد در حالی که قاه قاه میخندید و نمیتونست خودش رو کنترل کنه:بیا برو بابا اسکول...جفنگ نگو تو رو حضرت عباس!
در پایان آقای دکتر رضایی در حالی که بسیار عصبانی بودند منزل ایشان را ترک گفتند و در مصاحبه ای با فارس گفتند:
به ناموسم قسم اگر آقا اجازه میداد فکشو میاوردم پایین!
پایان خبر.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

آیا حاج سعید امامی زنده است؟!

آیا میدونستید که زبده ترین جراحان پلاستیک ایران برای کجا کار میکنن؟!
آیا میدونستید کدوم اداره ای هست که اگر واردش بشی،هیچوقت،هیچوقت!نمی تونی ازش خارج بشی یا استعفا بدی؟!
آیا میدونستید برای جمهوری اسلامی ایران کدوم نیروهاش به اندازه 10نفر از زبده ترین نیروهای نظامیش(تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش(نوهد))،ارزش داره؟!
بله درست حدس زدید:نیروهای وزارت اطلاعات!
اما آیا حاج سعید امامی یا بهتر بگم حاج سعید اسلامی که زمانی معاون وزارت اطلاعات(در زمان حجت الاسلام فلاحیان) و یکی از نزدیکترین اشخاص به خانواده و بیت آیت الله خامنه ای بود...هنوز در قید حیات هست‎‎?‎
در وزارت اطلاعات هنوز هم نيروهاي دوم خردادی حضور دارن و در بين اونها شايع هست كه سعيد امامی بعد از جراحی سنگين پلاستيك و تغيير چهره در خانه امن اطلاعات هست!
البته اينكه سعيد امامي رو حذف كرده باشن غير منطقي هم هست!چون اين شخص و همسرش اينقدر به بيت رهبري نزديك بودن كه وقتي قرار بود خانواده آيت الله خامنه اي براي درمان بيماري همسر رهبري به اروپا برن همراهشون فقط و فقط!سعيد امامي و خانوادش بودن!
براي اطلاعات بيشتر در اين مورد و سفرهاي مشكوك سعيد امامي سايت عبدالله شهبازي مورخ متعهد كشورمون رو پيشنهاد ميكنم:www.shahbazi.org ‎

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

پیشنهاد کار برای آقای احمدی نژاد،همکار قدیمی!

با سلام خدمت دکی جون!اینطور که از شواهد پیداست،انشاءالله بزودی به کار قبلی خود باز خواهید گشت!پیشاپیش مقدمتان را گرامی میداریم و یادآور میشویم که در این چند سال جای شما را در نبش میدون نارمک نگه داشتیم،بنا براین برای کار نگران نباشید.البته از شما میخواهیم که هر چه سریعتر اقدام فرمایید،چرا که دکتر رحیمی و مهندس مشایی شدیدا بدنبال گرفتن مکان شما هستند!همچنین در پاکت نامه ارسالی یکی از عکسهای قدیمی خاطره انگیز دوران همکاری را فرستادم که در آخرین لحظات حضورتان گرفته شده وشما در حال دویدن به سمت وزارت کشور برای کاندیداتوری هستید!
با درود
جمعی از باقالی فروشان میدون نارمک

اتحاد برای آزادی ایران...همراهان سبزمان را از یاد مبریم!

یادی از همراهان محصور و مظلوم سبزمان میکنیم...باشد که اتحادمان برای روز سبز کارگر منجر به رهاییشان شود!

چند روز ديگه...!

تشرف امام زمان به محضر حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي دامت بركاته رهبرمعظم انقلاب جهانيان!

آقاي ا.ن مثل اينكه زمان شما هم تموم شده...!

خوب...مثل اينكه داريم به آخر بازي رفيقمون نزديك ميشيم!
آقاي احمدينزاد به اينجاش فكر نكرده بودي،نه؟!
تو بازي رو باختي!همونطوري كه سعيد امامي!تو متاسفانه الان به اطلاعات محرمانه آگاهي داري و اين خطر بزرگيه!
پس خودت رو آماده رفتن كن!چه جوري دوست داري بري؟!تصادف؟داروي بهداشتي؟دوش حمام؟...
غزل خداحافظي رو بخون كه كارت تمومه!

۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

یادی از واپسین دقایق خوش قبل انتخابات...!

تصویری از روزنامه خاطره انگیز اعتماد ملی مورخ:پنج شنبه21/خرداد/1388

این یکی دسیسه نیست!...گندی که زدن داره کم کم بوش میاد!

این استعفا و ابقای وزیر اطلاعات از اون اتفاقایی هست که باید خیلی توش دقت کنیم!
یه نکته مهم اینه که تو جمهوری اسلامی همیشه وزیر اطلاعات و وزیر دفاع رو رهبر پیشنهاد میکنه و وزیر کشور هم با موافقت رهبر و توسط رییس جمهور به مجلس معرفی میشه پس مطمئن باشید که این یه بازی تبلیغاتی برای داغ کردن تنور انتخابات(که البته دنبالش هستن)و جو سیاسی مملکت برای سرگرم کردن مردم نیست.درست بعد از انتخابات88 اختلافات بیت رهبری و مجموعه سپاه با دار و دسته احمدی نژاد شروع شد...و در اولین قدم وزیر اطلاعات وقت(محسنی اژه ای که در هیئت دولت ا.ن به سمتش قندون پرت کرده بود)و همینطور داود احمدی نژاد(برادر ا.ن) که هم رییس بازرسی نهاد ریاست جمهوری بود و هم از مخالفین مشایی برکنار شدن.
داستان معاون اولی مشایی و تاخیر مموتی رو هم که فقط خواجه حافظ شیرازی هنوز نشنیده...طبق اخبار موثق داستان کشیده زدن سردار جعفری(فرمانده کل سپاه)به گوش احمدی نژاد هم که واقعی بوده.به نظرتون دیگه چه قطعه ای از پازل اختلافات احمدی نژاد با آیت الله خامنه ای مونده تا تصویر عزل ا.ن تکمیل بشه؟
من فکر میکنم الان دیگه فقط دارن احمدی نژاد رو تحمل میکنن،که البته هر لحظه هزینه تحملش هم داره بیشتر میشه وحاکمیت کاملا به میزان مشروعیتش بین مردم آگاهه، برای همین هم داره تلاش میکنه افرادی مثل قالیباف یا دکتر عارف رو برای انتخابات به مردم معرفی کنه و به شکلی فرمالیته یه انتخابات پرشور راه بندازه!
باید دید جنبش سبز میتونه از این قضیه به نفع خودش استفاده کنه؟!

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

هیچ حواستون هست؟!...یه موقعیت حساس رو داریم از دست میدیم!

از 25خرداد88 تا حالا هیچوقت اینقدر موقعیت به نفع جنبش نبوده:
به جز 25خرداد و چند تظاهرات بعدی(29و30خرداد)که مردم خیلی گرم و پرشور بودن و جرات مقابله سنگین رو به کودتاچیها ندادن دیگه هیچوقت یه همچین موقعیتی برامون پیش نیومده.این یه حقیقته که خیلی از مردم اینقدر مشکل اقتصادی داشتنن و دارن که دیگه نمیتونستن برای آزادیهای سیاسی خیلی به خیابون بیان...به خصوص که الان هزینه این موضوع هم خیلی بالا رفته و خشونت کودتاچی ها به حداکثر رسیده.
اما این روزها شرایط یه کم تغییر کرده:
اولا(مشکلات اقتصادی): مشکلات اقتصادی خون مردم رو جوری تو شیشه کرده که حتی صدای مراجع ساکت رو هم درآورده،برای همین هم جسارت مردم الان دوباره زیاد شده.(یه جورایی زدن به سیم آخر)
دوما(تفرقه شدید در نیروهای حکومت): بخاطر نزدیکی انتخابات مجلس و حضور نداشتن وسیع اصلاحطلبان،اصولگراها(که تمام حکومت رو قبضه کردن) به جون هم افتادن و اختلاف به حدیه که حتی با دستور رهبر هم از حمله به هم دست برنمی دارن.
سوما (نزدیکی مراجع به مردم):اخیرا بیشتر مراجع صحبتهایی در حمایت از مردم یا حداقل انتقادی از حکومت کردن.
چهارما(اتحاد بیشتر بین اعضای جنبش):بعد بحثای زیاد توی این دوسال الان دیگه حداقل به این شعور رسیدیم که روی حداقلها برای آینده خودمون و ایران اتحاد کنیم.خلاصه یه کم دعواها و جدلها فروکش کرده.
پنجما و از همه مهمتر:تظاهرات بعدی ما روز کارگر(11 اردی بهشت)هستش واین یعنی اتحاد جنبش سبز با جنبش کارگری(بخش اعظم قشر ضعیف اقتصادی) که همه منتظرش بودیم و میرحسین هم قبلا به اهمیت این موضوع تاکید کرده بود،وقت خوبی هم برای تبلیغ داریم...باید دیوارنویسیها و اسکناس نویسیها رو بیشتر کنیم.
باید تو روزای باقیمونده شروع کنیم برای بحث در مورد زمان و مکان تظاهرات.اگر این تظاهرات رو پرشور و داغ برگزار کنیم میتونیم به حصول نتیجه تو 25خرداد ایمان داشته باشیم.
بچه ها واقعا این یه موقعیت استثنائیه...نباید هدر بره!

۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

به یاد دستان پینه بسته کارگران زحمت کش وطن عزیزتر از جانم؛ایران!

11اردی بهشت1390، 1می2011، 27جمادی الاول1432؛روز جهانی کارگر
بیاد تمام کارگرایی که در این کشور از همه بیشتر میدوند و از همه کمتر میبرند.
بیاد تمام کارگران بخشهای مختلف صنعت نفت،کشتی سازی،راهسازی و...همه زحمتکشای بی نام و نشونی که بر گردن همه ما حق دارن.کسانی که ساعات زیادی رو تو گرما و سرما کار میکنن تابقیه زندگی عادیشون رو در کنار خانواده داشته باشن.
امسال میخوایم خستگی چندین و چندساله شماها رو جبران کنیم،امسال میخوایم یه کوچولو صدای اعتراض شماها رو رساتر کنیم تا پایه های استبدادی که بر این مملکت چنبره زده رو با هم بلرزونیم!
امسال میخوایم دستهامون رو توی دستای هم بذاریم و دانشجو و پرستار و...همه در کنار کارگر؛همه با هم فریاد آزادی و عدالت برای میهن رو سر بدیم.
11اردی بهشت امسال فقط روز شما نیست،روز همه ماست؛چون امسال دیگه شما تنها نیستید،چون امسال میخوایم با هم عکس منصور اسانلو و دیگر کارگرای مظلوم ایران رو تو دستامون بگیریم و فریاد آزادی آزادی سر بدیم.
امسال جنبش کارگری در کنارش جنبش سبز،جنبش زنان و جنبش دانشجویی رو داره...باشد که در کنار هم جشن پیروزی رو بگیریم.

۱۳۹۰ فروردین ۲۰, شنبه

هاشمی رفسنجانی در ترازوی سیاست ایران!

از همه اعضای جنبش سبز میخوام که به این نکته مهم توجه کنن:
چه بخوایم چه نخوایم رفسنجانی یکی از مهره های بسیار مهم سیاست ایرانه!:
1.هاشمی رفسنجانی از نفوذ بیشتری نسبت به آیت الله خامنه ای در روحانیت ایران و بخصوص بیوت مراجع تقلید برخورداره.
2.هاشمی رفسنجانی سیاستمداری قهار و باتجربه هست که نمونه اون رو حداقل در شرایط فعلی نداریم(از نظر زیرکی و سیاستمداری).
3.ما اگر با رفسنجانی مخالفیم،حداقل میتونیم ازش استفاده کنیم.
ما اگر با رفسنجانی مخالفیم،میتونیم حداقل این وزنه سنگین رو از کفه ترازوی حاکمیت خارج و به کفه معترضین منتقل کنیم...رفسنجانی چه خوب چه بد آدمیه که میتونه مسیر رو برای حرکت جنبش هموار کنه.
امروز دیگه همه سیاستمدارای ایرانی و خارجی میدونن که با باز شدن روزنه بسیار کوچکی(مثل چاپ یک روزنامه منتقد)در این خفقان ایجاد شده،چه سروصدایی ایران رو فرا میگیره!
همه میدونن که اگر مردم مثل 25خرداد بتونن تجمع کنن،دیگه سرانجام اون راهپیمایی مثل 25 خرداد نخواهد بود!
همه میدونن که ایران دیگه به شرایط پیش از انتخابات22خرداد1388 برنمیگرده!
پس چه بهتر که این روزنه توسط رفسنجانی باز بشه!
خودمون رو گول نزنیم،اون چیزی که میخوایم فقط در3صورت بدست میاد:
1.حاکمیت یک پا به عقب بردارد...که نتیجه آن قدمهای بعدی و سریعتر حاکمیت به عقب خواهد بود!
2.مردم یک پا به پیش بردارند...که با این خفقان ایجاد شده و جوپلیسی که در تهران وجود داره احتمال حضور و به هم پیوستن میلیونی مردم خیلی دور از انتظار خواهد بود!
پس به نظر من استفاده از نیروهایی که هنوز جزء حاکمیتند و با دولت احمدی نژاد مشکل دارن(مثل رفسنجانی،خاتمی و...)و کشاندن آنها به کفه معترضین میتونه سریعتر ماها رو به نتیجه برسونه!

۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

از ایرج طهماسب و حمید جبلی تشکر میکنم!

واقعا توی وانفسای کویر صدا و سیما کلاه قرمزی 90 چشمه ای پرآب بود!

کلاه قرمزی و پسرخاله؛نمیدونم چه رازی توی این دو تا عروسک هست که هیچوقت خسته کننده و تکراری نمیشن!امسال کلاه قرمزی و پسرخاله بهتر از همیشه با دوستاشون آقای مجری،پسرعمه زا،ببعی،فامیل دور و خانم نگاریان(نگار جواهریان) دل مردم رو شاد کردن و از اون مهمتر فرهنگ بچه ها و حتی بزرگترها رو یک قدم به جلو بردن.آیا چیزی از این زیباتر میشه؟!میشه که با چندتا عروسک کاری کرد که هزاران سریال و فیلم صداوسیما نمیتونن انجامش بدن؟!

واقعا کلاه قرمزی سال90 از اون چیزهایی بود که آدم دلش براش تنگ میشه...مثل سریالهای خانه سبز،همسران،ساعت خوش،مسافران(رامبد جوان)و...البته هیچکدوم این برنامه ها تاثیر کلاه قرمزی رو نداشتن ولی به خودی خود زیبا بودن!

از ایرج طهماسب و حمید جبلی صمیمانه بخاطر اعتلا بخشیدن به فرهنگ ملت مظلوم ما تشکر میکنم...واقعا گل کاشتید،دمتون گرم و برقرار باشید!

جاوید باد یاد تیزپروازان شهید و سرافراز نیروی هوایی

که جوانمردانه در برابر متجاوزین اهریمن صفت این مرز و بوم ایستادند و بودند تا باشیم،که اگر نبودند نمی بودیم؛
چرا که زیستن در ذلت همان نیستن است.
زنده باد یاد اسوه شجاعت و رشادت؛امیر سرلشگر خلبان شهید عباس دوران،که حقیقتا عباسِ دوران ما بود.
زنده باد یاد اسوه اخلاق و مروت؛امیر سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی،که فقط شهادت برازنده او بود.
زنده باد یاد اسوه جوانمردی؛امیر سرلشگر خلبان شهید علیرضا یاسینی،که همواره مرهمی بر زخمهای نیروی هوایی بود.
زنده باد یاد اسوه پایمردی؛امیر سرلشگر خلبان شهید حسین خلعتبری،که همیشه روح زندگی و طراوت را در نیروی هوایی می دمید.
زنده باد یاد اسوه وفاداری به دین و میهن؛امیر سرلشگر خلبان شهید جواد فکوری،که در مقابل افراطیگری متحجران در نیروی هوایی ایستاد.
زنده باد یاد اسوه صلابت و پایداری؛امیر سرلشگر خلبان شهید منصور ستاری،که همواره مقابل زوال نیروی هوایی می ایستاد.
زنده باد یاد اسوه مظلومیت؛امیر سرلشگر خلبان شهید هاشم آل آقا،که مظلومانه و ناجوانمردانه توسط تازیان ترسوی بعثی به شهادت رسید.
و...جاوید باد نام تمام ایثارگران عرصه دفاع مقدس.

۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

اتحاد و همراهی؟...با چه کسانی؟


ما همه با هم هستیم...هر کسی که دلش نه فقط برای ایرانی آباد و آزاد میتپه,که حتی برای آینده فرزندانش مبارزه میکنه!


بذارید نظرمو بدون رودربایستی و ترس از منفی بگم,به خدا هدفم فقط تضعیف نشدن جنبشه,چون مجاهدین خلق مثل وزنه هایی هستن که نمیذارن بالون جنبش سبز بلند بشه و پرواز کنه:به نظر من(که تنها یک نفر از جنبش بزرگ سبز هستم)مجاهدین خلق در دایره وسیع این جنبش نمیگنجه...میدونید چرا؟

اول اینکه اکثریت اعضای جنبش سبز طبیعتا در داخل کشور هستند...به نظرتون مردم در داخل کشور چه نظری در مورد این گروهک(از لفظ جنایتکار استفاده نمیکنم که برخی سریع جوش نیارن و بتونن آروم بحث کنن) دارند؟

کسی که برادر,پدر,رفیق یا اقوام دور او بدست این گروهک ترور یا معلول شده میتونه حتی یک لحظه اینها را تحمل کنه؟چه برسه به اتحاد با اینان...من به شخصه بدلیل شهادت یکی از اعضای خانواده ام(پسر دایی) توسط مجاهدین خلق بیشتر از حقوق شهروندی برای این جماعت را نمیتوانم تحمل کنم...حتی رفقای دیگرم که بعضیشون آتئیست هستند هم مجاهدین خلق رو جنایتکار میدونن.اینها هنوز از لیست گروههای تروریستی آمریکا هم خارج نشدن!

ببینید منافق به چه معناست:یعنی کسی که خودش رو کس دیگری نشون میده,یعنی تزویر,یعنی دورویی...حالا شما بگید چه کسانی بودند که جنبش سبز و موسوی رو مسخره میکردن؟چه کسانی بودن که میگفتن موسوی از طرف حکومت برای گرم کردن تنور انتخابات اومده؟

حالا همین افراد خودشون رو رهبر مقاومت و رییس جمهور خلق ایران میدونن!

دورویی از این بیشتر؟پس واقعن لفظ منافق برازنده این گروه است.به خدا اینا از دار و دسته احمدی نژاد بدترن...نگاه کنید کسانی که تونستن از پادگان اشرف فرار کنن چی تعریف میکنن...اگه اینا به قدرت برسن هممون باید یدونه عکس آقامسعود و مریم خانوم رو بزنیم روسینمون و همگی کاپشن خاکی بپوشیم!

چیزی بدتر از حمله به وطن و همکاری با دشمن خونی ایران صدام(چه قبل از انقلاب چه بعد آن دشمنیش رو نشون داد)وجود داره؟چیزی بدتر از حمله توپخانه ای به یک شهر مسکونی و کشتن هموطن حتی با عقیده متفاوت وجود داره؟

خواهش میکنم احساسی برخورد نکنید و کلمه اتحاد رو با اتحاد با مجاهدین خلق قاطی نکنید...اینا پاشون به ایران برسه و قدرت رو بدست بگیرن اول کاری که میکنن انتقامه...انتقام از ملت ایران.

۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سه‌شنبه

بوی خوش چهارشنبه سوری امسال!...با رایحه وطن.

از ترافیک سنگین اتوبان رسالت و بوق زدنهای ممتد مردم فهمیدم که نه!مثل اینکه امروز بر خلاف سالهای اخیر چهارشنبه سوری یه بوی دیگه ای داره.فقط بوی اکلیل سرنج سوخته و باروت سوخته چینی نیست...امروز تو تاکسی بعد ماهها هرکس حرف میزد بوی وطن میومد...بوی ایران میداد...باورتون نمیشه!سوار تاکسی که شدیم(من و دوتا مرد دیگه عقب بودیم یه پیرزن نقلی هم جلو نشسته بود) راننده شروع کرد:
میشنوید رادیو چی میگه؟!میگه موتوریا از 2 به بعد حق ندارن بیان تو خیابون...هه هه هه هه...آخه بگو بیشرف اینا همینجوریش پول بنزینشونو در نمیارن که بخوان شیکم زن و بچشونو سیر کنن...خانوم ببخشدا...بی ادبیه... ولی واقعا حرومزادنا!
اون چمران کثافت!...تو خونه ریشاشو با شیر میشوره,اطو میکنه بعد میاد بیرون که بگه من آدم معنوی ایم...کثافت داره از اسم برادر شهیدش سوء استفاده میکنه...وگرنه چرا دو کلام از موسوی و کروبی حمایت نکرد؟!...چرا از احمدی نژاد انتقاد نکرد؟!...فقط بلدن مردمو بچاپن!بیشرفا!
از خنده مرده بودیم همه!
یهو برگشت گفت:بیا اینم از این!تا دونفر میگن فلان روز میخوایم بیایم بیرون اینا خودشونو خیس میکنن!موتورا نیان!حکومت نظامیه!مردم نیان!اگه بیان برای خریده!ایشالا همین امروز ملت بزنن کارو تموم کنن!والا بخدا خسته شدیم!آخه من با بنزین هفتصد تومنی چجوری تو این ترافیک کار کنم؟...بنزین چهارصدیمون هم که سریع تموم میشه!آخه بگو بیشرفا خودتون بیاید با بنزین هفتصدی کار کنید ببینید آخر شب براتون بیست تومن میمونه؟!اگه موند بیان منو اعدام کنن!مثل بچه های مردم...
هیچی از این اعتراضای خاموش برای یک حکومت خطرناکتر نیست...تمام سعیمون باید برای به صحنه کشوندن اینا باشه تا 25 خردادی دیگه بیآفرینیم!

۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

برو بچز,فردا باید صدای ترقه هامون رو سه نفر بشنون!

دوتاشون که خیلی عزیزن! موسوی و کروبی(و البته همسران بزرگوارشون) هستن که یقینا خبر ندارن که 25 بهمن و یک اسفند چه خبربوده...دختران موسوی هم که گفتن نتونستن خبر بدن(جلوی ماموران امنیتی اجازه نداشتن حرف سیاسی بزنن) پس خودمون باید خبرشون کنیم.اما یک نفر دیگه هم هست که مثل اینکه هنوز میخواد خودشو بزنه به کوچه علی چپ!...بچه ها از رفقام شنیدم که آقایون خیلی نگران چارشنبه سورین!یه جورایی تنبونشون خیس شده!اینا همینجوریش نمیتونستن میدون محسنی و یاخچی آباد و نظام آباد و...رو چارشنبه سوریا جمع کنن...چه برسه به اینکه مردم امسال شجاعتر(یادمون نره که مردم ایران امسال با پارسال کمی تفاوت دارن) شدن و قراره شعارای سیاسی بدن و از اون مهم تر مردم امسال هدف بزرگی دارند؟!:
آزادی!

۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه

عزیزی که داری گند میزنی یه لحظه وایسا ببین کجا وایستادیم؟...جلوی میرحسین و کروبی تحقیر شدیم!

فکر میکنید چه اتفاقی افتاده؟!...به خدا ساده تر و بی غیرت تر از ما ایرانیا خلق نشده!...تا بوده همین بوده...تو تاریخمون هم پره از این حماقتها!...همیشه نوشدارومون بعد مرگ سهراب رسیده...تک و توک توی تاریخمون مرد!(با دال محکم و کشدار) داریم مثل کوروش مثل آذرمیدخت مثل امیرکبیر مثل عباس دوران مثل محمد مختاری...شما رو به هر چی میپرستید دروغ میگم؟!...همیشه منتظر یه هسته رهبری و حامی هستیم تا شجاعتمون رو نشون بدیم...به خدا یاد فداکاری شهید عباس دوران که می افتم که با هواپیما دل دریاییش رو به دریا میزنه و در حال سوختن خودش رو به برج مراقبت فرودگاه بغداد میکوبونه بغضم میخواد بترکه و داد بزنم آهای ایرانیا...خجالت نمیکشید تو خاکی نفس میکشید که اینا نفس کشیدن؟!
وقتی یاد اون متن توی فیسبوک شهید محمد مختاری می افتم میخوام همه ی دنیا رو صدا کنم بهشون بگم:ماهایی که نشسته داریم تو ذلت زندگی میکنیم چرا آخه نمیمیریم؟!
دیشب موقع خواب داشتم به این فکر میکردم که میرحسین و کروبی رو بعد از 17اسفند بردن توی یک اتاق و کلی آزار و اذیتشون میکنن بعد بهشون میگن دیدید برای کیا داشتید خودتون رو میکشتید؟!دیدید جنبش سبز لجنیتون هم هیچ ...ی نتونستن بخورن؟!(بقیه شو خودتون میتونید در مورد زهرا رهنورد و فاطمه کروبی تصور کنید خوب نیست گفته بشه)
همین الانش هم که دارم اینارو مینویسم دارم دیوونه میشم!!!من مطمئنم اگه حتی بیرون بیان به رومون نمیارن(اگه اتفاق افتاده باشه)!شما رو به خدا یه کم به خودمون بیایم هر روز دارن تحقیرمون میکنن...نشستن دور هم بهمون میخندن...به خدا میشینن بالاترین رو میخونن مسخره مون میکنن:سه شنبه های اعتراض!هه هه هه هه.
آقایون خانومها خودمون و یه ملتی رو اسکل نکنیم...اگه مرد تغییرید اول باید خودمون تغییر کنیم...باید این ترس از باتوم و کتک خوردن از سرمون بیفته...باید دلمون دریایی بشه...باید یاد بگیریم که اگر کنار هم باشیم هیچ کس حریفمون نیست...باید یاد بگیریم اگر چیزی میخوایم باید هزینه اش هم خودمون بپردازیم نه اینکه منتظر بقیه بشیم بیان تو خیابون و کشته بدن اونوقت ما دستمزدشون(که آزادی وطنه)رو نشخوار کنیم.نزارید بدنام ترین نسل تاریخ ایران مثل کوفیها بشیم!
یه یا علی بگید و خودتون رو برای حضور تو میدون انقلاب از چهارشنبه سوری تا لحظه تحویل سال آماده کنید.ترقه هاتون یادتون نره...شاید وزارت کشور مجوز داد.D:

۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

5روزبیشتر تا چهارشنبه سوری نمونده...اگه فکر میکنید لیاقت تحول ایران رو داریم;بسم الله


دوستای سبز گلم,باید تکلیفمون رو مشخص کنیم,باید دلمون رو به دریا بزنیم,باید دستامون رو بزاریم تو دست هم برای یه هدف مشترک,باید اخمامون رو بکنیم تو هم و با چهره ای عصبانی اما با دلی پر از مهربونی برای چارشنبه سوری به خیابون بریم دقت کنید که این خشونت نیست ما فقط میخوایم به قسمتی از حاکمیت که با خشونت و نیرنگ میخوان این مملکت رو مثل ارث پدرشون بالا بکشن بفهمونیم که اینجا ایرانه,ایران...میخوایم بگیم حواسشون باشه اگر دیکتاتوری بخواد ادامه پیدا کنه هزینه سنگینی رو متحول میشن...ما میخوایم فقط یه کوچولو بترسونیمشون...یادمون باشه به قول میرحسین ما مثل اونها نیستیم...ما حق نداریم کسی رو بزنیم یا بکشیم یا حتی به کسی توهین کنیم...ما سبزیم و با سیاهان زمانه خیلی فرق داریم...ما برای تلافی نمیریم ما برای دفاع از حقمون و البته حمایت از همراهانمون(میرحسین و کروبی و همسرانشون) به خیابون میریم...تورو خدا مراقب باشیم که مامورها زخمی نشن...چون جدای از پیمان مسالمت آمیزانه جنبش سبزمون هر کس که زخمی بشه یا بسوزه میندازن گردن ما...پس همه با هم برای عرض اندامی عظیم وتجمعی باشکوه خودمون رو آماده کنیم ترقه هاتون رو یادتون نره تا سه شنبه بخرید...کپسولی و سیگارت یادتون نره.

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

اتفاقات این چند روز مثل هوای تهران ابهام آلوده! یک بزنگاه مهم برای جنبش سبز

حدود دو هفته هست که کلمه اعلام کرده که موسوی و رهنورد  به پادگان حشمتیه منتقل شدن و هیچ اثری مبنی بر حضورشون توی خونه شون در بن بست اختر نیست...حالا عذرخواهی میکنه و میگه در بازداشت خانگی قرار دارن.
چند روز پیش هم یک جایی خوندم که موسوی رو از خونه خارج کردن و  برای مذاکره و حل بحران به بیت رهبری بردن(خیلی هم بی ربط نیست چون از 25بهمن دستگیری و خارج شدنشون رو حکومت اکیدا تکذیب میکرد)...بعدش هم که رفسنجانی از ریاست خبرگان کنار رفت...امروز هم که بعد اینهمه مدت خاتمی با خانواده موسوی تلفنی صحبت کرده و ابراز همدردی کرده...از همه مهمتر مهاجرانی که نزدیکان بسیاری در سپاه و حاکمیت داره اون صحبت هارو کرد...از کروبی شجاع هم که خبری نیست...تو یکی از اون بزنگاه های  مهم بر سر راه جنبش قرار داریم:
اولا سایت کلمه باید تکلیف رو مشخص کنه که واقعا موسوی و رهنورد توی خونشونن یا نه(قرار بر این بود که آزادی یا در خانه بودنشون فقط توسط دختران موسوی اعلام بشه نه یک سایت در معرض حمله سایبری)
دوما خیلی باید مراقب اعضای مشکوک بالاترین باشیم چون من توی بعضی از وبلاگهای بسیجیها شنیدم که تو بالاترین مسیر حرکت جنبش رو کنترل و حتی تو بعضی موارد تعیین میکنن(با اظهار نظر و همراهی دوستانشون و در نتیجه داغ شدن لینکهاشون).
سوما تکلیف چهارشنبه سوری باید سریع تر مشخص بشه...میتونه یکجورایی سرنوشت جنبش تو این روز تعیین بشه!